آخرین قاب از شهید مصطفی چمران قبل از شهادت+عکس
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۳۵۸۷۹
بیش از سه دهه از سالهای دفاع مقدس میگذرد و همچنان روایتهای تلخ و شیرین آن روزها، تازه و شنیدنی است.
به گزارش برنا؛ فریدون گنجور در سیاُمین سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران، بخشهایی از خاطرات آن سالها که روایتگر آخرین ساعات زندگی شهید چمران بود را از صندوقچه ذهن و قلبش بیرون کشید.
«جلوی خط، روی جادهای که ۱۷ کیلومتر با سوسنگرد فاصله داشت، با دکتر چمران یک سنگر کنده بودیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به ایشان گفتیم بیا برویم بیرون، نمیشود به چند تکه الوار و چند کیسه شن، اعتماد کرد. او قبول نکرد و من خودم بیرون آمدم و روی خاکریز خوابیدم. آنقدر آتش ریختند که یک گلوله درست به همان سنگری خورد که حاجحمید هم در آن حضور داشت و ایشان شهید شد. حجم آتش بسیار بالا بود، بچهها میگفتند تا آن زمان سابقه نداشته که اینهمه توپ و تانک و خمپاره، یک نقطه را بزنند. اگر خاکریز را میگرفتند، راحت تا خود سوسنگرد میرفتند، چون بعد از ما دیگر نفری هم نبود.
بعد از قطعشدن آتش سخت، با تانک حمله کردند. سرگرد رستمی زنگ زد به توپخانه و هرچه میگفت دشمن رسید، با گوش خودم شنیدم که از آنسوی خط میگفتند بنیصدر گفته ما آتش نریزیم! که رستمی هم در پاسخ گفت فردا میآیم و چند نفر را محاکمه صحرایی میکنم….
همینطور که تانکها به خاکریز ما نزدیک میشدند، رستمی یک منور میزد و صحنه جلوی ما روشن میشد. اسماعیل دهناد و بچهها هم با آرپیجی تانکها را میزدند؛ تا ۹۰ متری ما رسیده بودند. آن شب خیلی سخت گذشت. با مقاومت ما، تانکها عقبنشینی کردند و دوباره توپخانه آنها ما زیر آتش سنگین گرفت.
در همین حین بود که صدای سیروس بادپا را شنیدم که گفت وای جناب رستمی شهید شد. یک گلوله کنار جیپشان خورده بود. یک کادیلاک اتوماتیک که آمبولانس بود آنجا قرار داشت که پشت فرمانش نشستم. به هر سختی بود ماشین را از شن درآوردم. چند زخمی را برای انتقال پشت آمبولانس گذاشتم. یک لحظه که عقب را نگاه کردم، دستوپاهای قطعشده و مجروح قلبم را جریحهدار کرد، ولی خودشان هیچ نالهای نمیکردند. از خاکی با چراغ خاموش حرکت کردم، بعد از چند کیلومتر روی جاده آمدم تا رسیدم به سوسنگرد. مجروحها را به کلینیک بردیم.
در برگشت، جلو و عقب آمبولانس تا جایی که میشد رزمندگان کمسنوسالی را سوار کردیم که به خط منتقل کنیم. بچههایی که صفرکیلومتر بودند و تا آن زمان نه جنگ دیده بودند و نه خط مقدم. به دهلاویه رسیدیم و بچهها را پیاده کردم.
دوباره ما را زیر آتش گرفتند، اگر خط سقوط نکرد، بهخاطر تجربه آقای نخستین؛ مسئول ادوات و افرادی همچون سیروس بادپا و اسماعیل دهناد بود. دشمن عقبنشینی کرد… یادم میآید که اسماعیل دهناد با صدای دلنشین اذان میگفت.
از خستگی خوابم برد و صبح از گرما بیدار شدم. داشتم آب به صورتم میزدم که شنیدم کسی از آنطرف کانال صدا میزد و درخواست آمبولانس میکرد. سوار یکی از آمبولانسهایی که پشتش باز بود شدم و رفتم آنطرف. یک نفر را با برانکارد آوردند و در آمبولانس گذاشتند، پرسیدم کیست که گفتند آقای دکتر. فکر کردم منظورشان همان جوانی است که در بهداری به او دکتر میگفتیم. وقتی از خاکی به سر جاده رسیدم، نگاه کردم و دیدم که مجروح، دکتر چمران است.
روی جاده به جوانی که همراه ما بود گفتم که سوییچ را برنمیدارم، میروم هشت متر آنطرفتر کیفم را برمیدارم و میآیم. رفتم کیفم را بردارم، دیدم ماشین حرکت کرد. خیلی ناراحت و عصبانی شدم که چرا اطمینان کردم. ماشین حدود ۲۰۰-۳۰۰ متر بالاتر ایستاد. من هم با چنان سرعتی دویدم که گمان میکنم همانجا رکورد ۲۰۰ متر را زدم! وقتی نزدیک ماشین شدم، دوباره شروع به حرکت کرد. کیفم را داخل ماشین پرت کردم و بعد خودم را بعد از چند متر آویزانماندن، کشیدم بالا. وقتی نفسم تازه شد، شروع کردم به فیلم و عکس گرفتن از دکتر چمران. به کلینیک سوسنگرد رسیدیم.
در تمام مراحلی که با برانکارد دکتر را تا اتاق پزشکی و جراحی بردند، فیلم گرفتم. ایشان در ماشین و در کلینیک هیچ مشکل تنفسی نداشت، سرش بسیار کم زخمی شده بود که از روی باند به اندازه یک قاشق خون مشخص بود. اشتباه اول این بود که باند سر دکتر چمران را باز کردند که نباید این کار را میکردند. بهصورت ناشیانه و اشتباه در دهان دکتر لوله گذاشتند که وقتی لوله را فرو میکردند، بلند شد و روی برانکارد نشست، هیچکس هم پشت ایشان را نگرفته بود. دکتر افتاد و سرش باز شد که همانجا که دکتر را میبردند، بر اثر خونریزی شهید شد. دوربین را قطع کردم و به دکتر جوانی که مسئول بود گفتم تو دکتری؟! او هم از اشتباهی که کرده بود، ترسیده و رنگش پریده بود. گفت نه، من تکنسین اتاق جراحی هستم…
به اهواز برگشتم و برای اولینبار مهندس چمران و کاظم اخوان را آنجا دیدم. خواستم از شهدا در تابوت عکس بگیرم. آقای مقدمپور، رستمی و حداد، خودشان را برای محافظت روی چمران انداخته بودند، چون تمام سینه و بدنشان باز بود. تشییع جنازه در اهواز برگزار شد. به خبرگزاری زنگ زدم و اطلاع دادم. چند نفر ازجمله مهندس چمران، کاظم اخوان و آقای نخستین برای تشییع جنازه به تهران رفتند. غمی سنگین تمام بچههای ستاد ازجمله خود کاظم و مهندس مجد که بعدا شهید شد را گرفته بود. فقدان دکتر خیلی سنگین بود.»
آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: چمران دکتر چمران شهید شد بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۳۵۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف محل حفاری غیرمجاز در شهرک شهید چمران تبریز
ایسنا/آذربایجان شرقی فرمانده یگان حفاظت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان شرقی از کشف محل حفاری غیرمجاز در منزل شخصی واقع در شهرک شهید چمران(آخماقیه) تبریز خبر داد.
سرهنگ غلامرضا زینالی با اعلام این خبر گفت: محل حفاری غیرمجاز در منزل شخصی واقع در شهرک شهید چمران(آخماقیه) تبریز طی دریافت گزارشهای مردمی توسط عوامل یگان حفاظت کشف شد.
وی ادامه داد: طی دریافت گزارشهای مردمی مبنی بر انجام حفاری غیر مجاز در منزل شخصی و اخذ دستور مقام قضایی، عوامل یگان حفاظت با هماهنگی نیروی انتظامی تبریز طی بررسی محل مورد نظر، محل حفاری به عمق ۱۶ متر و دهانهای به طول ۱۰ متر کشف کرده و مالک متورای این واحد مسکونی تحت تعقیب و پیگرد قانونی قرار گرفت.
وی افزود: همچنین طی این عملیات ابزارآلات حفاری غیرمجاز اعم از طناب، سیم بکسل، موتور برق، دستگاه هواساز، و ماسک شیمیایی نیز کشف شده و برای انجام مراحل قانونی به مراجع قضایی ارجاع داده شد.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجان شرقی، وی خاطرنشان کرد: هم استانیهای محترم میتوانند در صورت مشاهده هرگونه تخلف در حوزه میراث فرهنگی، مراتب را با تماس شماره ۰۹۶۶۲، مرکز پیام یگان حفاظت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور اطلاع دهند.
انتهای پیام